Every time you think of me, I die, a little. Every time you think of me, I die, a little. Un nuage commença à couvrir le soleil, lentement, complètement. Un nuage commença à couvrir le soleil, lentement, complètement.

آنگاه به آرامشی میرسیم که کوه ها را جا به جا میکند ونیرویی در ما پدید می آید که زندگانی را درک کنیم و درونمان را بکاویم .

Üye blogların içeriğinden blog yazarları sorumludur.

جوانی ناکرده بود بسوی سپیدای رسیدن شد. اینجا خالی از سکنه س. سلام به همه عزیزان دیده و ندیده. آشناها و آشناتر از آشناها. و یه سلام ویژه به خواهر گلم کو ثر خانم. خیلی وقت بود ادرس وبتو گم کرده بودم. اما باور کن همیشه هم نگرانت بودم هم بیادت. اتفاقا دقیقا همین دیشب داشتم راجع بهت صحبت میکردم. این داداشت باشه و نباشه همیشه بفکرته مطمئن باش. شمام منو اون بهترین لحظاتت دعا کن.